در همین حوالی

متن مرتبط با «اگه اين زمان لعنتي نبود» در سایت در همین حوالی نوشته شده است

تابستان لعنتي

  • احساسي كه دارم شبيه به هيچ چيز نيست. خشم نيست، آزردگي نيست، ترس نيست، از دست دادن نيست. دل شكستگي يا نا اميدي يا دل تنگي نيست. اندوه است، اندوه. اينكه بر قلبم نشسته، اينكه بر ذهنم نشسته، اين كه بر خاطرم و دست هايم و چشم هايم نشسته، اينكه تا عمق صدايم رسيده اندوه است. وگرنه چطور مي توانم براي موجود ك,تابستان,لعنتي ...ادامه مطلب

  • بعد از همه ي اين سالها

  • نمي ترسم. ياد گرفته ام كه نترسم. چيزهاي جدي كمي تو اين دنيا هست. آدمي تقريباً با همه چيز كنار مي آيد و "همه چيز" هم تقريباً هيچ وقت اتفاق نمي افتد. + نوشته شده در  جمعه بیست و ششم خرداد ۱۳۹۶ساعت 10:54  توسط  مکث  , ...ادامه مطلب

  • اين زمان لعنتي

  • قسمت شگفت انگيز خاطره آنجاست كه متعلق به گذشته است اما ماهيت ثابتي ندارد!بسته به آنچه بعدها پيش مي آيد يك خاطره ي بد در گذر زمان مي تواند تبديل به يك اتفاق تمام شده يا خنثي شود و يك خاطره ي خوب بعد از فقدان مي تواند تبديل شود به يك سوهان روح، يك تلخي بزرگ! جالب نيست؟,اگه اين زمان لعنتي نبود ...ادامه مطلب

  • كاش هرگز نبودي

  • پاركي كه يك بار اتفاقي حوالي ده ونك به چشممان خوردو بعد تر ها يكي دوبار سرزديم باغ ايراني بود. هيچ وقت فرصت نشد بگويمت. امروز عكس هاي مبينا را كه مي ديدم خاطره ي انارهاي نارس و نيمكت ها و آب راه ها مقابل چشمم زنده شد. خاطره ها مدتي است كه فقط غمگينم مي كنند. دلتنگ نمي شوم. يادم مي آيد كه اين خودخواهي تو بود كه همه چيز را از ريشه سوزاند و خاكستر كرد. اين بلاتكليفي و ترس و ترديد تو بود كه سايه شد افتاد روي همه ي آنچه داشتيم يا من گمان مي كردم كه داريم. از خودخواهيت بود كه برگشتي كه زحم را تازه كردي كه باز براي تازه تر شدنش زمان خواستي. از خودخواهي تو بود كه اين ر,کاش هرگز نبودی,کاش هرگز نبودی سوادم ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها