در همین حوالی

متن مرتبط با «فصل» در سایت در همین حوالی نوشته شده است

از فصلی به سالی

  • اول.ترکیب فارسی انگلیسی حرف زدن آزار‌دهنده‌س. نوشته افتادی به شاپینگ؟ حسابی انجوی کن! چته زن، حقیقتاً چته زن؟ یه دوجین رفیق داشتم یکیش مبتلا به این مرض نبود به لطف خدا. واتز رانگ ویت یو پیپل؟دوم. یجوری گرمه انگار قصد کشتنت رو دارن.سوم. اسپری دیگه جواب نفس‌هامو نمیده، باید بریم عوضش کنیم.چهارم. یه ریزورت هست اطراف شهر، با استخر روباز، تراس رو به دریاچه و منظره عالی. دلمون میخواد بریم اما حتی شبا هم اونقدر گرم و شرجیه که عملاً پول دور ریختنه.پنجم. کلاسم فعلا‌ً تموم شده، حس شروع تعطیلات تابستونی دارم و خوشحالم!ششم. نفس عمیق بکش. بخوانید, ...ادامه مطلب

  • فصل

  • جاي درس خواندن نشسته ام كارتون تماشا مي كنم، فر فري موهام بالاي سرم جمع شده. بعد از اينهمه سال جاي مثل هميشه صاف كردنش بعد حمام گذاشته ام فرفري هاي شلخته دورم بريزند. بوي پاييز مي آيد. شهريور ماه بلاتكليفي است، درست مثل خودم كه متولد شهريورم. بخشي از پاييز نيست اما به اول پاييز مي ماند. بخشي از تابستان است اما تابستاني نيست. شبيه من است، متعلق به دسته ي خودش نيست، معلق است و شايد نمي داند كه چه مي خواهد كه چه مي خواهد كه چه مي خواهد...,فصل دوم شهرزاد,فصل بعثة المرافق,فصل کرگدن,فصل سوم سریال گوزل,فصل 6 game of thrones,فصل الخطاب,فصل,فصل 7 game of thrones,فصل دوم سریال گوزل نماشا,فصلت ...ادامه مطلب

  • در آستانه ي سيزدهم شهريور

  • هميشه مي گفت آدمها مي ميرند، همه ي آدمها مي ميرند، براي مردن عجله نكن. براي تمام شدن، كنار كشيدن، ته كشيدن، تسليم شدن، براي توي خودت مردن عجله نكن. شتابت را بگذار براي زندگي، عجله كن كه فرصت زندگي كردنت از دست نرود. يادش افتادم چون تا مي آيم خودم را جمع و جور كنم و برگردم سر دندگيم درد مي آيد مي نشيند به جانم و مي رسد به مغز استخوانم و فكر مي كنم نفسي براي كشيدن ندارم. بهد مي نشينم براي خودم مرور مي كنم مگر نه اين كه مي ميري، يك روز، در نهايت و تمام مي شود...تمام مي شود.,در آستانه ي فصلي سرد,ايران در آستانه يورش تازيان,يمن در آستانه ظهور ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها